قراردادن آخرین قطعهی یک پازل میتونه همزمان لذتبخش، رضایتبخش و حتی گاهی کمی اعصابخردکن باشه! البته برای من معمولاً دوتای اولی اتفاق میافته. مخصوصاً وقتی دارم یه پازل با درجه سختی متوسط حل میکنم. این مدل پازلها خیلی برام آرامشبخشن و حتی اجازه میدن همزمان کار دیگهای هم انجام بدم. مثلاً وقتی داشتم پازل زیبای Spring Street از برند Galison رو میچیدم، به پادکست Tara Tremendous و کتاب صوتی As Good As Dead گوش میدادم. تا حالا حداقل دوتا پادکست چندفصلی رو موقع پازل حل کردن کامل کردهام!
بارها پیش اومده که با خودم گفتم: “فقط پنج دقیقه پازل میچینم، بعدش برمیگردم سر کار”، ولی آخرش دیدم پانزده دقیقه گذشته و هنوز دارم با پازل کلنجار میرم! پازل زود آدمو جذب میکنه و خیلی راحت میتونه بشه راهی عالی برای گذروندن وقت – حتی اگه در ابتدا قصدش رو نداشته باشید.
هر قطعهای که سر جاش قرار میگیره، حس خوبی میده. چون میدونی که داره تصویر نهایی رو کامل میکنه.
البته یه بار هم تجربهی متفاوتی داشتم. وقتی آخرین قطعهی یه پازل ۱۰۰۰ تکه رو جا انداختم، بیشتر از اینکه خوشحال باشم، عصبی بودم! چون این پازل خیلی سخت و خستهکننده بود: تکهها شکلهای عجیب و غریبی داشتن و بیشتر تصویر هم یهرنگ (آبی) بود. اون موقع فهمیدم که پازل خیلی سخت واقعاً مناسب من نیست. با این حال، چون تا آخرش ادامه دادم، آخرش حس موفقیت داشتم. انگار آزمونی بود برای صبر و پشتکارم. اگه رهاش میکردم، شاید دیگه سراغ کارهای چالشبرانگیز نمیرفتم.
ممکنه بعضیها فکر کنن پازل دیگه اونقدرها محبوب نیست، ولی کاملاً در اشتباهن. طبق آمار، فقط توی آمریکا سالی حدود ۱.۸ میلیارد پازل فروخته میشه! یکی از دلایل این محبوبیت، تنوع فوقالعادهی پازلهاست: از مناظر طبیعی مثل کانالهای ونیز گرفته تا صحنههایی از فیلمهای محبوب. تقریباً برای هر سلیقهای یه پازل پیدا میشه. از طرفی، شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام هم کمک زیادی به گسترش این سرگرمی کردن. مثلاً افراد مشهوری مثل تام هالند و اپرا وینفری پستهایی از روند چیدن پازل منتشر کردن و خیلیها رو به این سرگرمی علاقهمند کردن.
جالبه بدونید که پازلها اول برای سرگرمی ساخته نشده بودن، بلکه هدف آموزشی داشتن! یه نقشهکش انگلیسی به نام جان اسپیلسبری توی دههی ۱۷۶۰ اولین پازل رو ساخت. اون یه نقشهی اروپا رو روی چوب چسبوند و هر قطعهاش نمایندهی یک کشور بود. از اون موقع تا حالا، پازل خیلی پیشرفت کرده. امروزه برندهایی مثل Ravensburger، Galison، Educa و Eurographics پازلهایی با طرحهای متنوع روی مقوای فشرده تولید میکنن.
من و مامانم معمولاً پازلهای برند Galison میخریم. هم طرحهای قشنگی دارن، هم خیلی پیچیده نیستن. پازلهای ۵۰۰ تکهشون برای کسانی که دنبال یه پازل سادهتر هستن عالیه. مثلاً پازل “Merry Moonlight Skaters” رو کمتر از ۲۴ ساعت تموم کردیم! بابام همیشه میگه: “دست زیاد، کار رو سبک میکنه.” واقعاً هم همینطوره. پازلچینی با خانواده یا دوستها میتونه یه تجربهی صمیمی و خاص باشه. خیلی از پازلهایی که با مامانم چیدیم، مخصوصاً موقع تعطیلات، قاب کردیم.
اگه دنبال یه هدیهی خوب برای عزیزاتون هستین، پازل همیشه گزینهی مطمئنیه. خود من پارسال کریسمس چند تا پازل هدیه گرفتم: یکیشون تم هری پاتر داشت که داداشم برام گرفته بود، یکی دیگه رو هم عمم بهم داد – چون اونم عاشق پازله!
یه شب که خانوادهمون مهمون ما بودن، مامان، عمه و پسرعمهام کمکم کردن پازلی رو که در حال چیدنش بودم کامل کنیم. مادربزرگم هم کنارمون نشسته بود و از اینکه همه با هم خوشحال بودیم، لذت میبرد. با چهار نفر که با هم کار میکردن، جای تعجب نداشت که سریع پازل رو تموم کردیم. همین حس خوب باعث شد عمهام دوباره به پازل علاقهمند بشه!
از اینها گذشته، پازل حل کردن برای سلامتی هم مفیده. سایتهایی مثل Forbes و Reader’s Digest دربارهی فواید پازلچینی نوشتن: از کاهش استرس گرفته تا احتمال پایین آوردن ریسک آلزایمر. دیگه چه فوایدی؟ افزایش دقت، بهبود مهارتهای همکاری و توانایی حل مسئله.
وقتی با هم پازل میچینیم، هم ذهنمون قویتر میشه، هم روابط اجتماعیمون.
پازل میتونه باعث تقویت هماهنگی چشم و دست، تفکر منطقی و مهارتهای تحلیلی بشه. مهمتر اینکه، فرصتیه برای گذروندن وقت با خانواده و دوستها – بدون صفحهنمایش و بدون حواسپرتی.
خب، منتظر چی هستی؟
احتمالاً یه جعبهی پازل همین حالا گوشهی قفسهای منتظر توئه.
از پازلچینی لذت ببر! 🧩
پینوشت: این مطلب ترجمهای است از مقالهای با عنوان Jigsaw Puzzles: A Great Hobby for All Ages نوشتهی «ایزابلا چاتچا» که نخستینبار در وبلاگ Ripple Foundation منتشر شده است.
اگر شما هم دنبال یک پازل مناسب برای شروع هستید، حتماً از بخش پازلهای مناسب بزرگسالان فروشگاه ما دیدن کنید.